ساریناسارینا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

سارینای مامان و بابا

چهار ماهگی سارینا

خانوم خانوما ... سلام به روی ماهت عشقم  انقدر امشب برات لالایی خوندم خودم خوابم گرفت اما تو آخرش زل زدی تو چشمامو خندیدی و نخوابیدی خانوم ... لالالا گل فندق  مامان رفته سر صندوق  لالالا گل زیره چرا خوابت نمی گیره  بخواب ای نازنین من مامان قربون تو میره  ...
9 بهمن 1392

شاهکارهای جدید دخملم

عزیز دل مامان... زیبای من تو بهترین هدیه ی خداوند به منو و بابایی بودی وروزی هزاران بار خدا را به خاطر وجودت شکر میکنمم   خدا رو شکر واکسن چهار ماهگیتو رو با دایی حسین رفتیم زدیم آخه بابایی امتحان داشت و سر جلسه ی امتحان بود  و خدا رو شکر خیلی شیکو راحت برخورد کردی و فقط 5 ثانیه گریه کردی چرا که من یه شیشه شیر آماده کردم و وقتی واکسن رو بهت زد سریع گذاشتم دهنت و تو همه ی دردو غصه هات یادت رفت   و کلا آروم و راحت برخورد کردی ازت ممنونم دختر گلم دوست عزیزم  این روزا کار های بسیار جالبی انجام میدی و همش برای ما دلبری میکنی مخصوصا بابا که از در میاد دستو پا میزنی که بغلت کنه  وقتی میزارمت رو بالشت می...
6 بهمن 1392

شب امتحان بابایی

شیرینم... زندگی مامان ، تو الان با آرامش خوابیدی و ساعت 1 بامداد شنبه 28 دی 1392 ..هست  عزیز دلم تو تموم زندگی مامان شدی و تمام وقتم شبانه روز در خدمت شما هستم و از این خدمت خدمت گذاری لذت زیادی میبرم چون بی نهایت دوستت دارم عزیزززم سارینای زیبای من... امشب منو تو تنهاییم بعد از چند روز که حسابی دورمون شلوغ بود . چون مامان مهری و بابا احمدو عمو مصطفی از کربلا اومدن و ما همش منزل پدربزرگت بودیم مامانی حسابی برات سوغاتی آورده یه پالتوی خیلی نازو خوشگل با یه کلاه و کاپشن بهاره و یک پیراهن زیبا..دستش درد نکنه ایشالا بزرگ شدی جبران کن مامان جونم ... راستی چهار شنبه شب مامانی ولیمه کربلا داد و شما تو سالن حسابی شلوغ کردی همه میومدن ک...
28 دی 1392

بدون عنوان

سارینا جونم ... دختر نازم .... نفس مادر  این روزها  آنقدر شیرین و ناز شده ای  از خواب که بیدار میشوی لبخند میزنی و اگر کنارت باشم اظهار رضایتت رو با دست و پار زدن اعلام میکنی   وااااای مادر جون لحظاتی که در حال شیر خوردن هستی توی چشام نگاه میکنی و عاشقانه میخندییی ... جدیدا آواز میخونی و کاملا از این کارت لذت میبری قشنگم عاشق تابلو فرش بالای سرت هستی و بهترین ارتباط رو با لوستر خونه داری  خیلی خنده دار میشی وقتی داری با لوستر صحبت میکنی و عاشق شیر خوردنی و هر ساعت 1 بار باید شیر میل کنی وگرنه عصبانی میشی مامان جونم راستی 4 دی ماه 100 روزه شدی انشاالله 100 ساله شی مامان جونم قربونت برم فدای ...
7 دی 1392